در نمایشهای سنتی با نوکری رند و زیرک و اربابی طماع و کودن سر و کار داریم که معمولاً همراه با اذیت ارباب از سوی نوکر نمایش به پیش میرود، اما نویسندهیِ"روز بخیر آقای وزیر" با خلق اربابی رندتر و زیرکتر از این قاعده فراروی میکند
در نمایشهای سنتی با نوکری رند و زیرک و اربابی طماع و کودن سر و کار داریم که معمولاً همراه با اذیت ارباب از سوی نوکر نمایش به پیش میرود، اما نویسندهیِ"روز بخیر آقای وزیر" با خلق اربابی رندتر و زیرکتر از این قاعده فراروی میکند
رحیم عبدالرحیمزاده:
همچنان که خنده انواع گوناگونی دارد به تبع آن انواع مختلفی از کمدی نیز وجود دارد. این چنین است که امروزه مهمترین آثار مدرن همچون آثار بکت و یونسکو در زمره کمدی قرار میگیرند و آثار نازلی که روزانه به طور مکرر شاهد آنها هستیم نیز در زمره کمدی قرار میگیرند. این توقع ما از خنده است که تعیین میکند چه نوع خندهای را برگزینیم، خندهای تلخ از نوع بکت و یونسکو، خندهای نازل یا خندهای برخواسته از تفاوت و جسارت یا خندهای تنها دلخوش به آن که اثری خلق کرده باشیم، خندهای که پژواک آن مدتها باقی بماند یا خندهای فقط برای جلب مخاطب، خندهای برای انسانهای دلزده از محیط غمناک یا خندهای برای انتقاد از وضع موجود یا خندهای برای نشان دادن ابعاد تراژیک قضایا، چنان که یونسکو میگوید که بهترین راه نشان دادن تراژدیِ زندگی، کمدی است.
این دیدگاه گروه اجرایی است که با توجه به دید و شناخت خود و با توجه به ضرورتی که حس میکند یکی از این انواع خنده را برمیگزیند و هیچ گاه نمیتوان نوع خاصی را به عنوان نسخهای از قبل آماده توصیه کرد چرا که هر کدام از این خندهها که در قالب شیوههای متفاوت و متنوع کمدی ظاهر میشود، کارکرد ویژه خود را در زمانها و مکانهای متفاوت دارد. اما در عین حال این نکته را نباید از نظر دور داشت که انتخاب هر کدام از این شیوهها مستلزم شناخت دقیق و فنی گروه اجرایی از ظرایف و تکنیکهای این نوع کمدی است.
کمدی"روز بخیر آقای وزیر" یکی از آن خندهها در میان انبوه خندههاست، خندهای که تلاش میکند شنیده شود. "روز بخیر آقای وزیر" کمدی روانی است که در ارتباط با تماشاگر و خنداندن او موفق عمل میکند و این به خودی خود برای یک کار کمدی که مهمترین وظیفهاش خنداندن تماشاگر است، یک موفقیت به شمار میآید، اما این موفقیت نباید این سوال مهم را به فراموشی بسپارد که گروه اجرایی کدام یک از انواع خندهای که ذکر آن آمد را برگزیده و تا چه حد در نیل به اهداف تکنیکی شیوه مورد نظر موفق بوده است؟
استفاده از تیپ در کمدی یک ضعف محسوب نمیشود، چرا که در آثار کمدی و بالاخص در کمدیهای کلاسیک استفاده از تیپ امری رایج است، اما آن چه که در هنگام استفاده از تیپ باید مد نظر قرار داد، این است که تیپ سازی هیچ گاه به معنای استفاده از کلیشهها نیست، چرا که خلق تیپ نیز همچون خلق شخصیت مستلزم ظرافتها و پیچیدگیهای خاص خود است که هوشمندی فراوانی از جانب نویسنده و گروه اجرایی را میطلبد، بدون این هوشمندی حاصل کار مجموعهای از تیپهای کلیشهای خواهد بود که امروزه به وفور در جعبه تلویزیون، پرده سینما و صحنه تئاتر شاهد آن هستیم. یک تیپ درست و هوشمندانه چه بسا از یک شخصیت میتواند فراتر رود و ماندگار و تأثیرگذارتر باشد همان طور که در بسیاری از آثار مولیر چنین میشود.
کمدی"روز بخیر آقای وزیر" یک کمدی انتقادی است که در آن به جای استفاده از شخصیت از تیپهای اجتماعی ـ سیاسی استفاده شده است. در کمدیهای انتقادی به دلیل آن که لبه تیز انتقاد متوجه دستههایِ خاصی از جامعه و در"روز بخیر آقای وزیر" دولتمردان سیاسی است، استفاده از تیپ امری کاملاً معقول و منطقی مینماید، زیرا انتقاد از یک رفتار فراگیر را مطرح مینماید و نه یک شخصیت و رویداد خاص، اما تیپهای نمایش به دلیل اِهمال بازیگران تبدیل به تیپهایی کلیشهای میشوند. بازیگران با بازی تصنعی، حرکات قراردادی و طنزهایی مستعمل، تیپهایی را که نویسنده سعی در متفاوت بودن آنان داشته است تا حد تیپهایی کلیشهای تنزل میدهند. هر چند یکی از وظایف عمده کارگردان به مثابه بازیگردان و هدایت کننده گروه بازیگران، دور نمود آنان از این کلیشههاست، اما باز بار عمده این وظیفه در اجرا بر دوش بازیگر است تا با شناخت صحیح از تیپ آن را به گونهای متفاوت و بدیع ارائه دهد، چرا که ایفای نقش تیپ همانند شخصیت و چه بسا دشوارتر از آن است و مستلزم شناخت کامل بازیگر از تیپ است.
ایده اولیه"روز بخیر آقای وزیر" نیز ایده آشنایی است. روابط میان ارباب و نوکر سالها و چه بسا قرنهاست دستمایه نمایشهای مختلف در حوزههای جغرافیایی مختلف بوده است، چه در نمایشهای سنتی ـ ایرانی همچون سیاه بازی و روحوضی، چه در نمایشهای عروسکی سراسر جهان و چه در کمدیهای دوره رنسانس که آنها را تحت عنوان کمدیا دلارته میشناسیم. اما نویسنده با فراروی از این ایده سعی دارد تا به بافتی متفاوت از این ایده دست یابد. در نمایشهای سنتی با نوکری رند و زیرک و اربابی طماع و کودن سر و کار داریم که معمولاً همراه با اذیت ارباب از سوی نوکر نمایش به پیش میرود، اما نویسندهیِ"روز بخیر آقای وزیر" با خلق اربابی رندتر و زیرکتر از این قاعده فراروی میکند، اما به مرور در دل حوادث اجرا این مسئله و شخصیت نوکر فراموش میشود. نوکر که در ابتدای نمایش چالش او با ارباب به عنوان یکی از محورهای مهم متن مطرح میشود در اجرا فراموش میشود و نقشی حاشیهای در کار مییابد.
این فراموشکاری حتی در مورد تکنیکهایی که نویسنده در رابطه با شخصیت نوکر به کار میگیرد نیز به چشم میخورد. یکی از این تکنیکها اَسایدهایی(1) است که نوکر خطاب به تماشاگر ادا میکند که در ابتدای نمایش بسیار پررنگ است و حضوری برجسته دارد، اما آن نیز در دل حوادث پرفراز و نشیب اجرا گم میشود و به فراموشی سپرده میشود.
اجرا نیز در پارهای موارد از جمله انتخاب شیوه مشخصی از کمدی آشفته نشان میدهد زمانی به سوی یک کمدی اسلپ استیک و بزن بکوب تمایل دارد و زمانی سوی یک کمدی کاملاً گفتاری، در پارههایی شاهد کمدی موقعیت هستیم و در پارههایی شاهد کمدی رفتار. این استفاده از شیوههای متفاوت کمدی باعث میشود هیچ کدام از شیوهها به طور کامل در اجرا جا نیفتد و مخاطب سردرگم میماند، در صورتی که با انتخاب یک شیوه خاص از کمدی توسط کارگردان ارتباط روانتری میان مخاطب و اجرا برقرار میشد.
پانوشت:
1- اساید: کنارهجویی کاراکتر در قالب نقشش و گفتوگو با تماشاگر و ارائه توضیحاتی به وی. از این تکنیک در کمدیهای کلاسیک از جمله آثار آریستوفان و پولوتوس به وفور استفاده شده است.